ماراتن تا موفقیت

ماراتن تا موفقیت

اگه بگن کدوم فیلم یا کتاب درواقع داستان زندگی تو هست میگم کتاب "تیزهوش" از هرمان هسه.
البته این کتاب شرح زندگی گذشته من هست که ازش عبور کردم.

بایگانی

آخرین مطالب

بدقول نبود البته

يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۲۸ ب.ظ

امروز ساعت 2 با دکتر پن قرار داشتم.. بعد ساعت 1:36 دقیقه مسیج داده که ساعت 4 میرسم شرمندتم!!!!

هیچی دیگه الان تو دانشکده بیکار نشستم.. 

پاشم برم کتابخونه ببینم اون کتابه رو پیدا میکنم یانه

اوه راستی یکی از نمره هامون اومد من 19 شدم.. درحالیکه باید 20میشدم :)) اومدم گفتم برم اتاق استاد مین همینکه در آسانسور باز شد دیدم پسر درسخونه همکلاسیمم دم در اتاق استاده :)))) اه هرجا میری این هست.. مثل این فیلما هست خیلی ریلکس یهو برمیگردن که مثلا طرف نبینتشون برگشتم گفتم تا در آسانسور بازه برم توش دوباره :))) بعد گفتم ولش کن .. هیچی دیگه منو دید.. کلی سوال پیچ کرد.. گفتم هیچی چیزی نیس.. گفت چند شدین؟؟ گفتم اول شما؟؟ گفت 19 .. دلم خنک شد ازمن بیشتر نشده :))) گفتم منم 19.. گفت پروژه مونو کامل داده ها بخاطر برگه بوده حتما.. (پروژه مونو باهم بودیم) .. ولی آخه من برگمم خوب بود!!!!! واقعا علم و دانش منو بببین چطوری زیرسوال میبرنااااا :))))))) خوب باباجان استاد مین جان من که ترم پیش 20 شدم دیگه منو میشناسی چقد زحمت کشیدم.. ولش کن... 

الان اتاقش کسی هست.. منتظرم 


بعدا نوشت:

همین الان رسیدم خوابگاه  :|||| ساعت 7:30 .. پوووف تازه باید شامم بپزم الان...

رفتم اونجا دکتر پن میگه که چطور تونستی 40 تا مقاله پیدا کنی و بعدش میخنده :|||||| سرکارم گذاشته خدایی هاااا... میگم استاد چه کنم دیگه موضوع مرتبط هرچی بود گرفتم... گفت نع فقط عینا اون کلمات رو میخوام... خودم میدونم چه موضوعی بهت دادم دیگه.. اگه تونستی 5 تا مقاله اونجوری پیدا کنی هنر کردی :||||| 

عه عه عه میبینی چه سرکارم گذاشته بود؟؟؟ چقد الکی الکی نشستم Abstract یه 60-70 تا مقاله رو خوندم تا از توش 40 تا دربیاد!!! ... میشناسمش دیگه.. الان گفته بذار بهش بگم 40 تا که بره هی بگرده ندونه چی بیاره بعد من حال کنم بگم به به عجب موضوع سختی دادم :||||||| یکم سادیسته :))))))))) ولی بدبخت شدم فک کنم .. انگار موضوع، موضوعه به اصطلاح شاخی میباشد :|||| دیگه دامی بود که خودم با دست خودم پهن کردم :)))))) هیچی رفتم سایت دانشکده به زور تونستم فعلا 3 تا به درد بخور پیدا کنم... البته تا از نظر اوشون به درد بخور چی بااااشه :||||| الان هزارتا ایراد رو اینم میذاره... من برم یکم سرمو بکوبم به دیوار... ولی احساس میکنم یکم آبروم رفت :))))))

فردا بازم برم پیشش ...



۹۴/۱۰/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
شاداب :)

نظرات  (۵)

خیلی خوبه که به فکر این چیزا هم هستید حتی اگه عمل نمیکنید !! احسنتم...
چند هفته پیش همایشی تو دانشگامون بود درباره MBA.عملا تمام استادای حاضر گفتند از PHD خوندمون پشیمونیم.چون صرفا ریسرچه و تو خارج دانشگاه نمودی نداره.گفتند تو دوره ما آپشن دیگه ای نبود ولی الان اینطور نیست و خیلی کارای دیگه میشه کرد.
پذیرفتن این دیدگاه خیلی سخته تنها آپشن موجود PHD نیست اما من دارم سعی میکنم که یا بپذیرمش یا چیزی بخونم که ریسرچ هاش بیشترین تطابق رو با بازار دارند.
پاسخ:
دست شما درد نکنه دیگه :)))))) حالا صبر کنین پای عمل هم میرسه به زودی :دی ... نوع دوستی بشدت در من موج میزنه خبر ندارین که :))))
من از شما خیلی چیزا یاد میگیرم جدن.. خجالتم چیز خوبیست :))))) 
ولی جدی اینکه من خودم چندوقته حالم یجوریه به چیزایی فکرمیکنم که یجورایی داره هنجارهای ذهنی مو راجع به خارج رفتن یا چیزایی که شما گفتین، میشکنه... واقعا سخته اینکه باورکنم این منم که دارم به اینا فکرمیکنم.. یجورایی مقاومت در مقابل تغییر میشه اسمشو گذاشت... و عدم پذیرششون.. اینکه فک میکنم با پذیرش این فکرای جدید انگار از بیرون اینجوری حس میشه که کم آوردم!!! درحالیکه حقیقتا اینجوری نیست....
نمیدونم چطوری منظورمو بگم
مرحله بدیه
مرحله بسیار سختیه و منم پارسال این روزها در آستانه تغییر رشتم روزهای سختی رو گذروندم...
سعی کنید به جای تنهایی فکر کردن و فکر و خیال های انفرادی و گاه منفعلانه، از افراد با تجربه مشورت بگیرید حتما. مخصوصا استاداتون
پاسخ:
آره یادمه اون وقتی که تصمیمتونو گرفتین
ممنون... حتما همینکارو میکنم..
۲۸ دی ۹۴ ، ۰۲:۴۶ هولدن کالفیلد
خجالت بکش بابا :|
مسخره :|
پاسخ:
:|
:(
سلام اجی چوووووووونم.خووووووووووووبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟منمممممممممممم فارابی تهران دی:
منم اومدم خونمون امتحانام 24تموم شد.گند زدم گندددددددددددددددددددد.تو خوابگاه نمیتونم بدرسم.میخوام این ترم بیشتر رفت امد کنم.چارت درسیمون اومد بازم 12واحد خدااااااااااااااااا.این ترم اولم 12 واحد دادن.خیلیییییییی زیاده درسای ما 2واحدیه.اوووووووووووف.
پاسخ:
سلام عزیییزم خوبی؟؟ چه عجب یادی از من کردی :))
معرفی لازم نیس عسیسم یه مریمی که بیشتر نداریم :دی
آخی خوش به حالت الان خونه ای.. من که هنوز درگیرم ..
نه ایشالا که گند نزدی :))) آره اگه میتونی خونه بهتر درس بخونی پس رفت و آمد کن شما که خونتونم نزدیکه تقریبا راهی نیس
عب نداره عوضش زودتر تموم میشه :))
مرسی عزیززززززززززززززززززززززززززم.اجی جونم 7ساعت راهه.:{نزدیکه؟
منم اومدم خونه ولی هنوز درگیر مقاله پروژه ام:{
1سواااال.تو مدرک مینویسن شبانه؟!!!!
پاسخ:
جدی 7 ساعت؟؟ نه خوب زیادم نزدیک نیس.. من فک کردم 4-5 ساعته
فکر نکنم تو مدرک بنویسن شبانه عزیزم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">