ماراتن تا موفقیت

ماراتن تا موفقیت

اگه بگن کدوم فیلم یا کتاب درواقع داستان زندگی تو هست میگم کتاب "تیزهوش" از هرمان هسه.
البته این کتاب شرح زندگی گذشته من هست که ازش عبور کردم.

بایگانی

آخرین مطالب

فقط از دور بانمکه :دی

يكشنبه, ۵ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۳۹ ب.ظ

یکی از اجزا لاینفک خوابگاه ها، وجود گربه های فراوان تو حیاطشونه.. و اصولا دخترا تو خوابگاه به 3 دسته تقسیم میشن.. دسته اول وقتی گربه هارو میبینن جیغ میزنن، و وای که چقد این حرکت مضحک و ضایع است... دسته دوم گربه هارو ناز میکنن :///.. دسته سوم مث من هستن که خنثی به راهشون ادامه میدن... دختر فقط باید از سوسک و مارمولک و ملخ بترسه... همین.. ایششش

اگه موی گربه نمیریخت وکلا ایراد نداشت، یه پرژن ش رو نگه میداشتم... الکی گفتم نگه نمیداشتم، کلا فقط دوس دارم نگاشون کنم، سخته، سگ وگربه رو باید ببری دسشویی و حموم و چه میدونم واکسن و هزارتا رسیدگی، ضمنا از لیسیدنشون هم بدم میاد ... ولی خیلی بانمکن :))).. بهشتی که بودم هروقت میرفتم مرکزخرید ولنجک حتما اون مغازه غذای سگ و گربه که طبقه بالا بود هم میرفتم .. گربه هاش وحشتناک ملووس بودن.. اون موقع قیمتشون 700 هزارتومن بود، نمیدونم جدیدا چند شدن... البته این پرژن کت ها فقط وقتی کوچولن بانکمن، بزرگتر که میشن زشت میشن...

بعد یه چیز جالبی درمورد من هست، هر هاپویی منو میبینه عاشقم میشه :||||... شانسم نداریم:))... از تریر بگیر تا دوبرمن حتی!!!... مثلا یبار با آز پارک بودیم، یه دختره با سگش اومده بود از این تریر چشم دکمه ای گوگولیا... اسمشم فندق بود :)))... اونهمه آدم اونجا بود، گیر داده بود به من.. هی میومد خودشو میچسبوند به پر و پاچه منِ بدبخت:)) ..چندشم میشد خب.. بعد صاحبش هی میخندید باذوق میگفت واااای عاشقت شده :)))... بعد منم لبخند زورکی میزدم و دستمو با اکراه میکشیدم رو سرش، که دختره ناراحت نشه... خلاصه نجس شدیم حسابی:))

کلا هر جا بیرون برم کسی سگ همراهش باشه، به من ابراز ارادت میکنه :)))

۹۵/۱۰/۰۵ موافقین ۲ مخالفین ۰
شاداب :)

نظرات  (۹)

پرژن!
پاسخ:
بله.. همین که گفتید!
۰۵ دی ۹۵ ، ۲۲:۱۹ هولدن کالفیلد
اینکه آدم به گربه ی ایرانی، گربه ی سرزمین مادریش، یعنی گربه ای که از اینجا برداشتن بردن فرنگ، بگه پرژن!!!! بارها از ترسیدن از گربه مضحک تره :|
پاسخ:
هنوزم از نظر من اون مضحک تره :|
این رو اصولا بخاطر این همون انگلیسی تلفظ میکنن که واضح باشه منظور چیه.. ضمن اینکه گفتم پرژن کت، نگفتم گربه پرژن، هرچند کلا بهتر بود persian cat مینوشتمش... وگرنه با گفتن: گربه ایرانی!!! آدم بیشتر یاد گربه های توی جوب و سطل آشغالا میفته!
بعداینکه من مشکلی با بکار بردن کلمات انگلیسی توی فارسی ندارم، اشخاصی که خیلی رو فارسی حساسن میتونن نه از عربی و نه از انگلیسی استفاده کنن :)
۰۵ دی ۹۵ ، ۲۳:۴۴ هولدن کالفیلد
من حساس نیستم، گفتم پرژن کت به "گربه ایرانی" مثل این میمونه که به داوید دخیا با لهجه انگلیسی بگی "دیوید ده هیا" و روی درستیش هم اصرار کنی، مثل اینه که به جای "شاداب" بگی "شَدَب" و باهاش اوکی باشی!
از کلمات انگلیسی به عنوان کلمات انگلیسی استفاده کن، توی زبون مادری شما گربه و پارسی/ایرانی، هر دو مصطلحن! اگه ازت خواستم جای هلیکوپتر بگی بالگرد این حرفا رو هم تحویلم بده!
پاسخ:
نه خب مثال هایی که زدی همه اسم بودن.. اسم بله.. تو هر زبانی باید بدون تغییر باشه.. اما گربه ایرانی یه نژادِ..
بحثاش باهم فرق دارن اما درحالت کلی میتونم بخاطر "ایرانی" بودنش یکم به "گربه ایرانی" امتیاز بدم..
۰۶ دی ۹۵ ، ۲۲:۰۷ اف تی خانوم
سلام من به امید خدا دارم توی همه وبلاگ ها روشن میشم:))))خدمت شما عرض کنم برای سومین بار ،بنده خواننده خاموش و دیر به دیر  هستمخواستم بگم عاقا چرا میگی مضحک تو بچگی یک گربه ملوس به طرفم حمله ور شد ونزدیک بود چنگ بزنه بهم اصلا هم بهش نمیومد ها...از اون موقع من ترسی دارم از گربه ها  ازشون دوری میکنم ولی جیغ هم نمیزنم پشت دوستان فایم میشم :))))البته بدم هم میاد  یعنی از لیس زدن و حضورشون تو  اشپزخونه و حموم چندشم میشه واون غذایی ک تو اون اشپزخونه باشه رو نمیخورم ...خداوکیلی کثیف نیس،، گربه ها بیاد تو اشپزخونع اوقققققققق  ضمن اینکه همین شدت بیشترو نسبت ب سگ دارم :))

در ضمن یک سوال اقاتون مجازی اشنا شدین یا واقعی؟؟ اخه یادمه از یک پسرای کلاستون که لیسانسش شریف بود زیاد میگفتین ...اول فک کردم اونه....خلاصه ببخشید کنجکاوی منو:)))) تبریک میگم خوشبخت بشین. راستی این چیزای عشقی بیشتر بزارین این مسایل منو از خاموشی در میاره:))))))))ه تو وبلگ مهربان هم  نظرم دادم همون نظرم یک ایضا  باشه واس پست شما ه :))
پاسخ:
سلام
خوش آمدید.. خوبه که منم دوستان خاموشمو بشناسم :)
همه اونایی که گربه میبینن جیغ میزنن ینی در کودکی بهشون حمله شده؟.. چه گربه هایی داریم پس :دی

نه ما واقعی آشناشدیم.. از 3 سال قبلش همدیگه رو میشناختیم... آقای بنده هنوزم شریف هستن که من یه هفته پیش رفته بودم اونجا دیگه!، اون همکلاسیمون بعدش دانشگاه خودم بود، تهران... من کلا از کلاسمون زیاد مینوشتم .. فقط برای ثبت بود.
شما هرموقع دوست داشتین روشن شین :)
۰۷ دی ۹۵ ، ۱۰:۳۱ لوتوس(نیلوفر)
وای من میمیرم واسه گربه.یعنی علاقه ی من به بچه گربه هزار برابر بیشتر از بچه ی انسانه.
حیف که مامانم نمیذاره وگرنه حتما یه گربه میاوردیم تو خونه.اصن عشق من به گربه ها غیرقابل وصفه.
ایوووووول این که خیلی خوبه.یعنی انرژی که از خودت ساطع میکنی انقد مثبته که سگ ها اینجوری جذبت میشن. ؛)
پاسخ:
یکی از دوستام سنجاب داره من هیچوقت بهش دست نمیزنم، اصلا از جزییات بدن حیوانات از نزدیک خوشم نمیاد :)).. مثلا از گوشاشون یا چشماشون یا دهنشون از فاصله نزدیک چندشم میشه.. دیگه گربه و بقیه که بزرگن هیچی..
انرژی مثبت که خوبه پس، منتها دوس ندارم بیان نزدیکم راهمو کج میکنم 
من دو تا گربه دارم اینقدر خوبن . یکیشون خیلی لوسه یکیشون خیلی متشخص . موهاشون تو کل خونه پخشه
سگ رو هم دوس دارم ولی بخاطر اشکال شرعیش بیخیال شدم . بابام تو محل کارش دو تا سگ نگهبان داشت که متاسفانه دزدیدنشون البته اصن ناز نبودن به حرف منم گوش نمیدادن ایضا اگه تنها میرفتم اونطرفا از خجالتم در میومدن
از این سگ لوسای تزئینی خوشم نمیاد . سگ باید گنده باشه و ترسناک . سگ خیلی با محبته کاش میشد تو خونه نگهشون داشت
پاسخ:
همین دیگه... موهاشون میریزه بدم میاد.. حتی اگه اشکال شرعی ام نداشته باشن..

هم گنده و ترسناک باشه هم تو خونه نگهداری بشه؟ :|
من از گربه خیلی بدم میاد..و ومیترسم. یبار با دوستم داشتیم میرفتیم سمت دستشویی یونی یه یهو گربه از توو دستشویی اومد بیرون، من جیغی زدم که دوستم از ترس رنگ پریده بود. یبارم داشتیم با دوستم مدرسه می رفتیم که یه گربه مشکی از کنار نایلون زباله مشکی تکون خورد و من رسما سکته زدم و انچنان جیغ که بارم دوستم از من حالش بدتر بود:/ البته اینم بگم از لحاظ روانشناسی ترس از گربه دلیل داره:)
پاسخ:
خب فک کنم زیاد شدین پس من همینجا از دوستان محترم وبلاگیم معذرت میخوام :))))
از لحاظ روانشناسی چه دلیلی داره؟ (آیکن تفکر)
کسی که از گربه میترسه در کودکی شاهد رفتار تکانشی پدر مادر بوده.چون گربه حیوانیه که ممکنه یکهو خمله کنه و مادر پدرا گاهی از این رفتارای حمله وار دارن
پاسخ:
واقعا؟
چه جالب! .. خب پس خرده نمیگیرم :دی

واای دقیقا همسایمون سگ داشتن هروقت از مدرسه برمیگشتم سکشون میومد سمتم منم عین جن زده ها دستامو مشت میکردم چشامو میبستم همون موقعه هم از ترس میلرزیدم تا صاحبش صداش کنه 

هروقتم برم بیرون وضعیت همینه یه بار صاحب سگه هی سگشو صدا میزد هی میگفت دیمین بیا اینور ول کن نبود و هی سرشو به پام میکشید منم هر لحظه ممکن بود پس بیفتم 😢

 

 

 

 

پاسخ:
سلام
این پست خیلی قدیمیه اصلا یادم نمیومد چی نوشتم الان دوباره خوندمش دیدم چقد عوض شدم واقعا!
الان بنظرم کسی که از گربه میترسه مضحک نیست! خیلیا میترسن واقعا.. 
بعد اینکه بنظرم سگ نجس نیست ولی نمیدونم چرا اینونوشتم اون موقع! ولی از لیسیدنشون همیشه چندشم میشده

سگ کوچولو اوکیه من نمیترسم.. ولی بازم دوس ندارم بهم بچسبن :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">