خب بعد از صدسال اومدم :))
ده روز مسافرت بودم.. یه سفرنامه پر و پیمون دارم که باید سر فرصت کم کم بیام بنویسم.. فعلا هیچی ازش نمیگم که خراب نشه
این پست متفرقه است فعلا...
اقا من احساس میکنم خیلی نژادپرست ام کههه... حالا چیکارکنم؟ :)).. همیشه فکر میکردم نیستم.. ولی هستم :))
البته نژاد پرستیم مثل ادم نیس :)) خاصه.. مثلا یه جایی چندتا دوست خارجی اینترنتی دارم... با اوناییکه انگلیسیشون خوبه حرف میزنیم..تا فهمیدم طرف ترکیه ای یه یا مثلا عربه اصلا دیگه دوس ندارم مکالمه کنم :)))) حالا هرچی انگلیسیش خوب باشه... حتی یه چینی هم دیدم خیلی شبیه اروپاییا بود.. چشم رنگی و قدبلند.. تا فهمیدم واقعا چینیه محل ش ندادم :)) حالا در حالت عادی با چینیا خیلی اوکی ام ها.. ولی چون این ورژن متفاوتی بود برام قابل هضم نبود.. ینی اگه چشم بادومی بود مشکلی نبود.. وقتی از شرایطی که باید باشه خارج میشه اون وقت ریجکت میشه...
خارجکی جونم برام گوشی اورد از انسوی مرزها :)) پولشم نگرفت.. رییس ینی این :))
ولی چه فایده.. الان دوهفته اس نه میتونم تو سایت گمرک رجیستر کنم نه همتا.. تاحالا ۴بارهم حضوری رفتم گمرک و ۲۰ بار هم به همتا زنگ زدم.. هی میگن اوکی شد برو.. میرم.. دوباره میبینم همونه..
واقعا گل بگیرن درشووووو.. یه مقایسه جالب هم دارم دراین باره با شانگهای که تعریف میکنم بعدا..