ینی تا چه حد ضایع است؟ :D
دیشب یاد این مطلب افتادم گفتم امروز بنویسمش
یکی دو هفته پیش که خونه بودم دیدم پدر داره یکی از کتابای قدیمیشو میخونه... هر از گاهی اینکارو با کتابحونه اش انجام میده.. همونایی که تو جوونی و دوران دانشجوییش خریده بود.. کتاب ابله از داستایوسکی با ورق های کاهی.. کتاب رو میز بود.. چند صفحه اولشو خوندم خیلی خوب توصیف کرده بود یه کتابی که خیلی وقت پیش نوشته شده و توصیفی که داشت میکرد کاملا منطبق با شرایط الانه کشور ما بود..
جدای از اینکه کتاب جالبی بنظرم اومد ولی وقت نشد که بخونمش و اومدم تهران.. داشتم فک میکردم کتابای غیر درسی که خوندم خیلی کمتر از فیلمایی بوده که دیدم!!! و داشتم فکر میکردم روزی اگه فرزند من هم بخواد کتابای توی کتابخونه من و مربوط به دوران جوونی منو بخونه من چی دارم که عرضه کنم جز جندتا کتاب درسی!!!!!!!!!! اینکه مامانت وقتی همسن تو بوده کلکسیون کتابای دکتر شریعتی رو داشته بعد تو الان توهمون سن چندتا کتاب داری و چی داری!!!!!
باید یه فکری کنم...!
+ این هم اتاقیای ما انگار به ما نظر دارن :))))))
+ اتاق بغلی آهنگ حس خوبیه از شادمهر رو به مدت چندساعته داره پلی میکنه الان من حتی میتونم آهنگو از خود شادمهر بهتر بخونم :)))))))