ماراتن تا موفقیت

ماراتن تا موفقیت

اگه بگن کدوم فیلم یا کتاب درواقع داستان زندگی تو هست میگم کتاب "تیزهوش" از هرمان هسه.
البته این کتاب شرح زندگی گذشته من هست که ازش عبور کردم.

بایگانی

آخرین مطالب

نخند!

شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۹ ق.ظ

بعد از کلی گذر روزها درحالیکه تکالیف سنگین هی باعث عقب افتادن قرارم با استادم توی یکی از طرح ها میشد وقتی بعد از اینهمه ماجرا بالاخره یه روز فیکس شد و من بالاخره به اتاق استادم تشریف فرما شدم :دی و درحالیکه قرار بود چیزی به اسم پروپوزال توی دستام باشه تا استادم برای تصویب بفرستتش درحالی قدم به اتاق استاد گذاشتم و باخیال راحت روی صندلی چرم خوشگل اتاقش نشستم که وقتی کیفم رو باز کردم دیدم پروپوزال رو فراموش کردم باخودم بیارم!!!!!!!

موندم چطوری تاحالا منو نکشته استادم!!!!!!!!

و جالب تر اینکه من چطوریم؟؟؟؟؟

وقتی عصبانی میشم یا استرس بهم وارد میشه میخندم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خنده هیستریک نه هاااا.. خنده خیلی خوشحالانه !!!!!!!! جوریکه دوستم ناراحت شد گفت حالا چرا میخندی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اطرافیان فک میکنن واقعا خوشحالم در اون لحظه!!!!!!!!!!!!!!!!!!



۹۴/۰۹/۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰
شاداب :)

نظرات  (۲)

۰۷ آذر ۹۴ ، ۱۴:۴۹ رها مشق سکوت
جای استادت بودم سرمو محکم میکوبیدم به دیوار D:

منم تو موقعیتهایی که عصبی میشم یا استرس میگیرم، میخندم، اصلا هم نمیتونم کاری کنم در برابر این خنده، جالبش اینه که اقای خوب به شدت متنفره از این حالت و عصبیش میکنه و بعد من اینجوری استرسم دوبرابر میشه و بیشتر خندم میگیره :)))
چندسال پیش تو یه شرکت کار میکردم اسانسورش خراب بود و یه بارم سقوط کرده بود و یکی از همکارامون چندماه بابتش بستری بود، با مدیراداریمون تو اسانسور گیرکرده بودیم، اونقدر خندیدم که بدبخت با چشمای گرد از تعجب نگاهم میکنه و نمیدونست باید چکار کنه D:
پاسخ:
استادم خوشبختانه اخلاقش خوبه هرچند یه چندوقت اونم داشت عصبی میشد دیگه :))))))
وای چقد ما شبیه همیم :)))) دقیقا طرف عصبی میشه بعد منم بیشتر خندم میگیره!!!!
اون همکارتون بدبخت خودش ترسیده بوده دیگه شمارو هم دیده بجای تسکین نمک بودی رو زخمش :)))) 
سخت نگیر بابا استاد که لولو خرخره نیست که :)) اگه اهمیت ندی به این چیزای کوچیک اون خنده ی هیستریک هم تبدیل میشه به خنده ی فان و بی خیالی :))
پاسخ:
کاش لولو بود :))) بحث این بود یه لشکر آدم منتظر اون کاغذی بودن که 1 ماه دست من بود و هی قرارم کنسل میشد با استاد :)))))) ینی عملا همه رو مچل خودم کردم این مدت :))
من میگم هیستریک نیس حالا تو هی بگو هستریکه :))))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">