تعبیر یک رویا
1.
تو تلگرام چشمم به عکست افتاد...
دلم یهو خیلی برات تنگ شد..کاش اونجوری نمیشد.. کاش خراب نمیشد.. میدونی خیلی عوض شدی..خیلی.. دیگه اون آخریا نمیشناختمت.. غریبه شده
بودی.. دیگه اونیکه یه زمانی دوسش داشتم نبودی.. 4سال زندگی مشترک باهم تو خوابگاه و تو 1 اتاق کم نبود.. من و تو و زر دوستای
خیلی خوبی بودیم.... ولی تو از پیش ما رفتی.. چون ما همراهت نموندیم... چی شد
که انقد خودت رو گم کردی؟؟؟ ولی با این حال هنوزم یه جایی اون ته قلبم
برای توئه.....
2.
بعد از چند روز بی خبری از درس ( یکی منو شطرنجی کنه) نهایتا امروز
نشستم پای درس و اینجور مسائل.... و دوباره و چندباره این رو حس کردم که
چقدر رشته مو دوس دارم :) و بیشتر از اون گرایشم رو... اگه صدبار به عقب
برگردم بازم همین گرایش رو انتخاب میکنم.. میتونم بهش امیدوار باشم که آدم
مفیدی در این زمینه خواهم شد! .. و تصمیم دارم واسه دکتری تنها گرایشی که
انتخاب میکنم همین باشه.. فقط 1 انتخاب 1 دانشگاه .. حتی 2 تا گرایش هم تو
انتخاب رشته ام انجام نمیدم...
3.
دیشب یه خواب عجیبی دیدم... اصولا کم خواب میبینم ولی هیچوقت کیفیت
رو فدای کمیت نکردم :دی ... و هرررر خوابی ببینم بی برو برگرد تعبیر خواهد
شد... از کرامات اینجانب :)))) ...
خواب دیشب عجیب و دلگرم کننده بود.. اولش معنیش رو متوجه نمیشدم... ولی بطرز عجیبی بعضی وقتا یهو یه چیزایی انگار بهت الهام میشه وسط روز معنیش یهو به دلم افتاد... و دیدم کم شباهت به اوضاع و تصمیمات اخیر و آینده م هم نیست... لذا حلقه ارتباطیش رو درک کردم و یه بار دیگه حضور خدا رو تو زندگیم حس کردم...
4.
ما آدما وقتی چیزی رو دوست داریم خوب دوسش داریم.. ولی وقتی بقیه هم
از اون چیز تعریف میکنن ما بیشتر دوسش میداریم... این راجع به آدما هم
صادقه.. وقتی ستایش افراد دیگه رو راجع به اونیکه دوسش داری میبینی اون وقت
دوس داری اون آدمو فشار بدی بچلونی :))))... گرچه نسبت به توقعات من شاید
یه coward باشه.. البته شایدهم دلیل خوبی براش داشته باشه.. یا دلیل شخصیه
ناراحت کننده داشته باشه.. هرچی که هست خدا ازش نگذره :( .. مخصوصا اگه
مورد آخر باشه...
+ صبح که از خواب پا شدم اولین چیزی که نا خودآگاه گفتم این بود: و ثمرة فوءادی ...... و هنوز هم نفهمیدم که چرا؟؟؟؟
بعدا نوشت:
هیچ وقت عربیم خوب نبوده :||||||| ... تو کنکورم خوب نزدم :|||||.. کلمه بالا ة برای مونث هست.. و اگر من جمله رو منسوب به پیامبر بدونم فکر کنم دیگه ة نمیگیم ... عجب سوتی :))... البته خوب اینو حضرت فاطمه به بچه هاشونم میگفتن.. ولی چیزی که من بعداز بیدار شدن از خواب زمزمه کردم ثمرة بود ...
اگه بازم اشتباه میگم علما اصلاح کنن :D
نظرم چیه دیگه عربی ننویسم؟!