دورویی!
واقعا از این حجم از دو رویی امروز شاخک درآوردم!!
سر کلاس دکتر مین بچه
ها قبلا کلی از دکتر زاد بد گفته بودن... ولی من هیچ حرفی نمیزدم... امروز
باز بحث افتاد و بازم همین شکل... بعد دکتر مین گفت که ولی فک کنم همچین
ازمنم راضی نیستیناااا.. بچه ها گفتن نه چطور استاد؟؟ استاد گفت که تو
ارزشیابی دیدم که چندنفری ازتون به من تو قسمت گشاده رویی و تعامل با استاد
بهم نمره 12 دادین!!... درحالیکه من در اتاقم 24 ساعت به روی شماها بازه و
هرچی باشه میشنوم... و واقعا هم راس میگه.. میگفت اگه اعتراض تو موارد
دیگه ای بود انقد شوکه نمیشدم که از نمره 12 گشاده رویی شوک شدم!
بعد بچه ها گفتن نههههههه استاااااااااد اصلاااااااااا شما خیلیییییییییی خوبیییییییییییییییین...
بعد
چی جالبه؟؟؟ اینکه تو جمع بچه های کلاس میشستن پشت دکتر مین کلی حرف
میزدن، اتفاقا یکی از همونایی که کلی بد و بیراه پشت ایشون میبافت امروز با
وقاحت تمام به چشای استاد نگاه میکرد و میگفت استاد ما از شما خیلی راضی
هستیم... و نیش مسخرش هم تا بناگوش باز بود
اه اه اه حالت تهوع گرفته بودم...
من چشام اندازه توپ تنیس شده بود... داشتم با تعجب بهشون نگاه میکردم!!! میخواستم ببینم از روو میرن یانه... که دیدم نمیرن!!
تمام مدت من سکوت اختیار کرده بودم و داشتم به اینهمه حقارت تاسف میخوردم... این آدما حالمو بهم میزنن... خدانکنه هیچوقت من اینجوری بشم... اون روز روز مرگ منه...
اعصاب ندارم این روزا...
اصلا هم اعصاب ندارم...