همسایگان :|
1.
تازگی ها به دلیل صحبتای ال و ام یکم با همسایه هامون اشنا شدم! ...
مثلا اینکه "ش" دختر اتاق روبرویی با اختلاف فاحشی شاگرد اول کل ورودی
هاشونه و سیگار میکشه وگاهی بوی سیگارش میاد تو اتاق ما (!) و خواهرش یه
دوست پسر تو ایتالیا داره که میره 1 ماه 1 ماه پیشش میمونه!!! ... کلا
انگار خانواده دلبازی دارن :|
اینارو داشتن میگفتن که من این توجهمو بیشتر جلب کرد: شاگرد اوله؟؟ کیو میگین؟؟
ام: اتاق روبرویی "ش" دیگه... قیافه خیلی معمولی داره ولی خوش لباسه و همیشه تو راهرو با دوس پسرش حرف میزنه
من: هان؟ :|
2.
فردا امتحان میانترم داشتیم که بخاطر اینکه استادمون فردا از
دانشجوهای دکتری مصاحبه میکنه نمیتونه بیاد ... من طول ترم خونده بودم و
تقریبا آماده بودم... ولی خوب بازم چیزی از خوشحالی کنسلی کم نمیشه :دی...
بک گراند گوشیم رو حال و هوام اثر داره... مثلا من به فضا خیلی علاقه دارم
عکسای فضایی میذارم بک گراند بعد هردفعه که چشمم میخوره بهش احساس میکنم تو
فضام...
یه کلیپ به صه نشون میدم میگم ببین... توش دختره داره گریه میکنه ..دختره رو دیده میگه این همون فلانیه؟ میگم آره ..میگه بدون آرایش چقد زشتهههه... قیافه من :| ... منو باش کلی دلم واسه دختره سوخته بود کلیپ رو دیده بودم بعد این داشت درمورد زشتی خوشگلی حرف میزد :|
درواقع الان داشتم به این فکر میکردم که زاویه دید آدما به مسائل چقد میتونه فرق داشته باشه...
تعجب نداره !
خب تک بعدی نیست !!