برهنگی فرهنگی
سه شنبه کله صبح با دکتر پن قرار دارم :))
دراز کشیدم رو تخت دارم زاویه ساق پامو تغییر میدم و باهر تغییر ماهیچه شو نگاه میکنم و کلا به عبارتی حال میکنم باخودم :)))
آخه چقدر ورزشکاری دیگه :))
یکی الان منو ببینه فک میکنه خل شدم :))
داشتم تو اینستا میچرخیدم یه نکته ای به نظرم جالب اومد
مثلا
اینکه ما ایرانی ها توی bio پیجامون خودمون رو با دانشگاهامون و رشته
هامون معرفی میکنیم (در معنای دقیق تر ارزش گذاری)...حالا من خودم جزو اون
دسته ای هستم که دانشگامو نوشتم تو بیوگرافی :))
البته اصلا برام وسیله جلب توجه نیست و برام مهم نیس وگرنه که الان فالوئرام انقد کم نبودن
:))
یا اونایی که حس خیلی خوبی نسبت به خودشون دارن :)) و دارایی دانشگاهی هم
ندارن بصورت های دیگه ای مثل لب های یک شکل و بدن هایی با تتوهایی در نواحی خیلی مشخص (کاری که حتی خود خارجی های آدم حسابی هم باهاش مشکل دارن ولی تو ایران از رو نا آگاهی اپیدمی شده) و موها و لنزهای یک رنگ و عکسایی از برنامه کردنای یکجور ، خودشون رو ارزش گذاری میکنن ، و
بالای پیج مینویسن org page :)))... البته خوب این تاکید بر اورجینال بودنِ
پیج چیز بدی نیست... چرا؟؟ چون تو ایران از عکسای این مدلی خیلی سواستفاده
میشه و باهاشون پیجای مختلف زده میشه که ادمینشون افرادی هستن که دنبال پول
جمع کردن هستن... حالا من کاری ندارم که تقصیر کیه
ولی چرا عاقل کند کاری؟؟... ادامه هم نداره :| ... کلا نباید کاری کرد... این ضرب المثل شیرازی هست :)))
یا جملات تکراری مثل rude cm = block که واقعا خنده منو درمیاره دیگه :))) ... یه ذره متفاوت باشید حداقل :))
اتفاقی
یه پیجی رو دیدم که عکس لاکچری هارو میذاشت به اصطلاح :)) ... یه چندتاشو
نگا کردم متوجه شدم که کراپ تاپ و شلوارک یا دامن یک وجبی لاکچری حساب میشه...
درنتیجه من الان کلییییی لاکچری هستم :))))
انقد که تو پیجای دخترا از
این عکسا هست خوده خارجیا
ندارن!!... پسرامون هم که همه سیکس پک و خلاصه گنده های نامتناسب!! و چیزی
بنام تیشرت و پیرهن و کلا هرچی که به بالاتنه مربوط میشه تو کمد
لباساشون ندارن... دیگه اوضاع جوری شده که وقتی اتفاقی یه پیج رو میبینی
میتونی بای دیفالت کل عکساش رو حدس بزنی و این یک فرآیند تکراریه...
حالا من کاری ندارم...شاید بصورت کلی هم اگه بخوام بگم خانواده مادریم و بعضی دایی خاله هام زیاد درگیر این چیزا نیستن.. ولی امیدوارم هرکسی این پست من رو میخونه اونقدری درک بکنه که
مفهوم چی بوده...
حالا میرسیم به پیجای خارجی
مثلا خیلی از پیجای خارجی رو دیدم که اینجوری خودشونو معرفی میکنن:
wife
mom
و ادامه اش حالا شغلش یا هرچی که هست...
ینی اون آدم اول خودش رو یک همسر میدونه... بعد یک مادر... و بعد نقشش رو تو اجتماع و شغل و حرفه ای که داره...
خیلی جالب بود برام...
خانواده تو ایران دیگه معنای خودشو داره از دست میده ... و من شک ندارم تا چندسال آینده سونامی فرهنگی بدی رو تجربه خواهیم کرد...
هرچند
که کم و بیش این سونامی شروع شده ... اینا از اثرات جهانی شدنه... منتها
ما نتونستیم با جهانی شدن بصورت درستی همراهی بکنیم بخاطرهمین یه خلا و
آنومی (یا عریانی) حس میشه... واسه همینم وقتی عریان باشی و خودت به خودت لباس نپوشونی یه نفر دیگه میاد لباس تنت
میکنه .. لباسی که طبق سلیقه اوناست... نتیجه اش میشه اینی که میبینیم
در این باب حرف زیااااد دارم.... خوبه حالا من آسیب شناسی و اینجور رشته هارو نخوندم :|