inception
یه سندرومی هست به نام "فرستادن رزومه برای شرکتای درست درمون بدون منظور و هدف مشخص :| " ... این چه نوع سندرومی هست؟... الان میگم...
به اینصورت که شما رزومه تون رو برای اون خواص میفرستین، و سپس بهتون زنگ میزنن، اما شما هیچوقت به اون شرکت نمیرین تا ریختشونو ببینین حتی!
از علائمی که سندروم رو تقویت میکنه اینه که همه شون بلااستثنا بهتون زنگ میزنن و شمام بلااستثنا همه رو نمیرید :)
چیز خاصی نیس .. یه جور تفریحه :)))
دیشب inception رو دیدم... خیلی وقت بود تو هاردم داشتمش و واسه خودم متاسفم که چرا زودتر ندیدمش :دی... این فیلم رو به جرات به همه توصیه میکنم... صحنه ام اصلا نداره...از همون دقایق اولیه فیلم متوجه میشی با یه اثر حرفه ای طرف هستی... گذشته از اینکه خود اسم نولان برای فیلم برند ایجاد کرده..
اصلا نمیتونم بگم کدوم صحنه اش عالی بود.. چون همه اش عالی بود.. عالی عالی...
فقط درمورد تو رویا بودن دیکاپریو دوس دارم بگم... بنظرم زنش تو واقعیت بود و خودش گمراه شده بود.. طفلک...
مثلا در مورد اون totem اش.. آخر فیلم اون فرفره میخواد یجورایی بیننده رو سرکار بذاره... درحالیکه اصلا اون ملاک نیس که... کل داستان داره میگه ماهنوزم تو رویاییم... کلی دلیل خوب براش هست... چرا حالا؟؟؟ چون توتم ها وقتی که بقیه از کاربردشون باخبر بشن یا لمسشون کنن خاصیتشون رو برای مرزبندی بین رویا و واقعیت از دست میدن... و نه تنها اون دختره از چرخش همیشگی توتم دی کاپریو تو رویا باخبر بود که حتی زن دیکپاریو هم میدونست!!!!
یه دلیل دیگه چی میتونه باشه؟ اینکه وقتی سایتو میمیره قائدتا نمیتونه یهویی جامپ کنه به هواپیما چون تو برزخه.. درنتیجه با مردنش فقط یک لایه میاد بالا... و چون لایه های اون کوهستان برفی و اینها نابود شدن درنتیجه میاد تو رویایی که تو هواپیما بوده... ینی درواقع هنوز دی کاپریو تو رویای سایتوئه!!!!!
یا مثلا اونجایی که پدربزرگه برمیگرده به دی کاپریو میگه: به واقعیت برگرد... وووویییییییی .. تمام فیلم دنبال نخود سیاه بودیم.. خیلی دردناکه که اینجوری گول بخوریییییی :))
یا مثلا اونجایی که دی کاپریو میگه که رویاها از وسط شروع میشن... خود فیلم هم از وسط یهو شروع میشه :دی
حالا مورد جالب تر چیه؟؟؟؟؟ اون آهنگی که تو ون قراره شروع بشه تا همزمان باهاش رویا تموم شه؟؟؟ خب؟؟... همون آهنگم انتهای فیلم پخش میشه!!!!!!!!!!!... خب من دیگه حرفی ندارم!!!!!!!! .. یعنی کلهم اجمعین ما بیننده ها تو رویا بودیم و با تموم شدن فیلم بهتره بیدار شیم :))))
خود نولان داره میگه بیچاره ها من همین الانشم به ذهن شما نفوذ کردم (کاری که همه فیلما میکنن) و این ایده رو (واقعی بودن سکانس آخر) رو به ذهنتون تلقین کردم!!!!!!!!!!!!!! کجای کارین؟؟؟؟؟ شمام گول خوردین مثل فیشر :)))))))
حتی از منظر قرآن هم این فیلم جای نقد و بررسی داشته :)
بعد چی برامن جالب بود؟؟... اینکه برای خروج از رویا و رفتن به واقعیت باید میمردی... یجورایی انگار داره همین زندگی دنیوی رو میگه که رویایی بیش نیس و با مردن ازش وارد واقعیت میشی (همون اون دنیا در واقع)
چه جالبِ این فیلم !
فلسفیه یه جورایی ! منم که علاقه مند به فلسفه ... ! ( جدیداً اینطوری شدم ! :-" )
مرسی بابت معرفیش !