چرا یه پسر خوب پیدا نمیشه؟؟؟
من: باهم اپلای کنید؟
اون: نه تنهایی :)))
من: :|||||||
اون: خیلی با شخصیت بود... هرچند که تو ونک تو سرمای صفر درجه یکساعت منو کاشت ^ــــ^ ... بابا برقی :))
من: گفتی با شخصیت بود؟؟؟؟ :||
اون: انقدرم از شریف میگفت...
من: پوکر فیس
اون: چرا یه پسر خوب پیدا نمیشه ....... :(
بهش
گفته بود خیابونای تهران رو بلدی؟؟ (سوالارو داشته باش ، وااای :))) )
... جواب داده بود نه... پرسیده بود اینجا کدوم خیابونه؟؟ جواب داده بود
نمیدونم (حالا انگار لس آنجلسه :)) ) ... پرسیده بود فلان جا رو رفتی؟؟ گفته بود نه... گیم آو ترونزو
دیدی؟؟... نه ...پرسیده بود کسی دور و برت تاحالا خرید انلاین نکرده؟
جواب داده بود ، چرا اما برام مهم نبوده بپرسم از کدوم سایت... بهش گفته بود پس
چی برات مهمه چیکار میکنی !!!... جواب داده بود: :( ... بهش گفته بود چقد قدت
بلنده (:|) ... جواب داده بود: :( ..
حالا درسته این دوست مام از دنیا و مافیها کلا بیخبره انگار :)) اما خب دلیل نمیشه کسی اونجوری برخورد کنه :دی
پی نوشت:
وقتی یه واسطه اومد گفت فلان آقا ازت خوشش اومده، سریع خوشحال نشو...
ازدواج آخرین مرحله نیست، اتفاقا مرحله اوله، نباید به صرف یه خواستگار
تحصیل کرده با شغل خوب دیگه فک کنی همه چی تمومه...
این آقا هم تو بهترین
دانشگاه تحصیل کرده بود هم شغل و درآمد خیلی خوبی داشت... اما شعورم داشت؟؟ به
درد زندگی میخورد؟؟ این دوست ما یک ساعت هم نتونست تحملش کنه!!!!... بعد یه
عمر میرفت باهاش زندگی میکرد؟؟؟... حالا نمیخوام رو چیزی مانور بدم و دچار خطای کلیشه بشم... این آقا فقط یک نمونه بود یه این
نحو، یه کسی دیگه با شرایط دیگه به نحوی دیگه رفتارای بد ازخودش نشون
میده... باز خوبه این دوستمون تو همون جلسه اول
به این نتیجه رسید که این آقا به دردش نمیخوره... خیلیا همینو هم ندید میگیرن و بخاطر آپشن های مثبت ظاهری طرف، باهاش ازدواج میکنن... فکر میکنن
ازدواج باشه همه چی حله...
نخیر آقا.. نخیر خانوم... ازدواج اول ماجراست... نه آخرش...