غذای خونگی ای که خونگی نبود!
داشتم میرفتم فروشگاه خوابگاه، نزدیک سلف دیدم یه کاغذ رو زمین چسبوندن به همراه یه غذا که ریخته شده بود... رو کاغذ نوشته بود، این غذای خونگی خوابگاهه لطفا به نشانه اعتراض ازشون نخرید، بال مرغ(که عامل کیست فلان فلانه) بادمجون و برنج هندی... و خلاصه باهمین مضمون..
میخواستم در جوابش بنویسم عسیسم قیمت غذای خونگی هزار تومان می باشه ها ! ، انتظار داری برات چیزی مثل کته استیک دیوان سام سنتر سرو کنن؟؟؟
البته بنده خدا توقعی ام شاید نداشته، مثلا حداقل توقع داشته چیزی که میخوره با اسمش که خونگی باشه لااقل یه ذره همخوانی داشته باشه.
دقیق نمیدونم این غذای خونگی که جدیدا گذاشتن تو لیست سلف بازم مربوط به بودجه خود دانشگاست یانه... چون بهرحال درسته با هزار و 2هزارهم نمیشه برنج کیلویی 12 هزارتومنی انتظار داشت، اما بهرحال دانشگاه دانشگاهه، باید غذاهاشو لااقل یکم بهتر کنه.. بودجه داره بهرحال
درکل خوردن غذاهای خوابگاه چیزی در حد عذاب الیمه.. از غذای دانشکده چندین برابر بدتره... خلاصه نمیدونم فلسفه اش چیه!
به هر روی من ترجیح میدم در رفت و آمد به آشپزخونه ی دور و دراز خوابگاه وقت بیشتری(متاسفانه) تلف کنم اما حداقل غذای دستپخت خودمو بخورم!