پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۱۰ ب.ظ
دیروز رفتم هایپر طبقه پایین پالادیوم
دوتا از فروشنده ها روبروی هم ایستاده بودن.. یکیشون به اون یکی گفت راستی اون میوه های صورتی چیه اون ور؟ اون یکی اهسته گفت چه فرقی میکنه، ما که نمیخریم...
و من در حالیکه چرخم پر از اناناس و نارگیل بود از کنارشون رد شدم...
۹۸/۰۲/۰۵
۱
۰
شاداب :)
پاسخ:
سلام
اوه چه خشن
واقعا اینجا فکر میکنم یه میس اندرستندینگ رخ داده واقعا
پست رو دقیق متوجه نشدین ها..
عنوان پست گویای همه چیزه.. اولا که دارم اشاره میکنم که منم از نظر مالی چیزی درحد اون فروشنده ها شاید باشم.. شایدم کمتر داشته باشم.. ولی با اینحال با بی فکری خرج میکنم.. من لارج بزرگ شدم.. توی بی پولی هم سعی میکنم راحت زندگی کنم.. این اسمش شواف نیست.. لارج بودن یه خصلته که به پولداری و پول نداری هییییچ ربطی نداره.. که ازش راضیم.. بجز بعضی موارد که زیاده روی میشه توش..
دومی هم مضمون پست بود.. که به قول شما افرادی مثل اون فروشنده ها هر روز مجبورن خرجای انچنانی مشتری های اونجارو ببینن ولی خودشون هنوز از اونجا همچین خریدهایی نکردن.. و این جامعه از هم گسیخته مارو نشون میده.. من هم یک مثال و یک من نوعی بودم اونجا.. که داستان رو از همچون زاویه ای داشت میدید..
نمیدونم دقیقا کجاشو شواف تلقی کردین.. چهارتا میوه دیگه شواف نداره خدایی.. من اگه میخواستم شواف کنم اینستاگرام و جاهایی میرفتم که چهارنفر بشناسن.. نه که توی بیغوله ای مثل وبلاگ بی نام و نشون از زندگیم تعریف کنم..
ولی درکل باشه.. من منعطفم.. و عموما گارد نمیگیرم.. بهرحال نظر خواننده هم قططططعا مهمه.. وگرنه وبلاگ نمینوشتم..
و چون دومین باریه که خواننده ها به این مسیله واکنش نشون دادن پس سعی میکنم جمعش کنم یکم
الان یه سوال مهم:
اجازه دارم سفرنامه چین رو بنویسم بزرگوار؟ یا اونم ممکنه پولداری حساب شه؟!
پاسخ:
نه خب قطعا مهمه..
بله متوجه شدم.. این رفتارا احساس میکنم از بیرون نمود بیشتری داره ینی کسی که خودش اینکارو میکنه گاهی وقتا متوجه زشتی یا بد بودن این حالت نمیشه.. ولی کسی که ازبیرون میبینه بهتر حسش میکنه.. من خودم خیلی وقتا بوده به بقیه اه اه پیف پیف کردم که ایش چقد عقدهای طرف.. پس قطعا خودمم نباید این حرکتا رو بکنم.. ولی جالبه به چشم خودم نمیومد..
نه.. خوب شد گفتین چه حسی میداد.. چون دوست ندارم اونجوری به نظر بیام
پاسخ:
جهان چی؟ نشنیدم تاحالا
نه بابا ارز ۴۲۰۰ کجا بود!! تموم شد اون قضیه.. اون زمان که ارز مسافرتی ۴۲۰۰ ای میدادن من پول نداشتم وگرنه میرفتم..
گذاشتن من پولم جمع شه بعد منتفی ش کنن :))
تازه ۱۰۰ تومن هم گرونتر خریدم.. چون عید رفتم.. پولم چنج نکرده بودم.. توعیدم صرافیها بسته بودن.. لحظه اخر دوساعت قبل پرواز تو فرودگاه چنج کردم
پاسخ:
نمیدونید من پیتزا دوس ندارم؟
کامنت قبلی جوابی که دادم رو همینجام میتونم بگم..
نمیدونم.. شایدم واقعا ناخوداگاهم میخواد یه چیزایی رو نشون بده به بقیه
ولی اینو خوب میدونم که هیچوقت پول باعث خوشحالیم نبوده.. یه چیزای دیگه بوده.. که نمیخوام الان راجبش حرف بزنم و یادم بیاد..
یه چیزی هم درمورد لارج بودن بگم... گفتی اسم بی مدیریت خرج کردن رو میذارن لارج بودن.. یاد یکی از کارای خودم افتادم.. که واقعا به قول شما بی قاعده خرج کردم.. ولی عوضش در مقابل باهام باقاعده حساب کتاب کردن.. به قول خودم خساست و طرف رو کم ارزش دیدن... به قول شما با قاعده.. راس میگی.. با قاعده خرج کردن همیشه خوبه، حتی واسه خودت.. حتی واسه افراد زندگیت.. چون یهو ممکنه به خودت بیای ببینی اون قاعده ای که تو واسه بقیه قاعل نبودی، بقیه واست قاعل شدن..
پاسخ:
دوستان اشاره میکنن کار خوبی نیس
منظورش از صورتی دراگون بود.. که بنظرم مزه خاصی نداره..
میوه ابی مثل چی؟ بلوبری؟
شما چرا دیگه نمینویسین؟
پاسخ:
الان این پیج kolang.blog.ir هیچی توش نیس که.. مطلب نداره
پاسخ:
زحمت کشیدین :))
پاسخ:
:))))))
گوجه سبز؟ :))
البته من چون فن گوجه سبز نبستم خبرندارم الان اومده تو بازار یانه
پاسخ:
خیار خیلیم میوه اس.. حتی غذا هم هست :)) ... هم پیش میوه ها میشینه جلو مهمونا... هم باهاش غذای چینی میتونم درست کنم.. خیار همه چیه
خیار بهترینه اصن
جدی اگه تو یه ظرف از اون میوه صورتیاااااا باشه خیارم باشه من خیار برمیدارم
پاسخ:
نودل خیار؟ نودل سبزیجات که توش خیارم ریش ریش شده رو میگی؟
یا نودلی که رشته هاش از خیار درست شده باشه؟
چون دومی رو ندیدم و نخوردم
پاسخ:
سخته اونجوری :))
پاسخ:
واقعا کامنت خنده داری بود..
از لحن پسر دیروز ایراد گرفتین بعد خودتون تازه به دوران رسیده و ندیدبدید و شهرستانی تهرانی واسه من ردیف کردین؟ :)))
واقعا درحدی نمیبینمتون که به شما یکی توضیح بدم.. ولی میدم چون الان تو موود کل کل هستم :))
اولا که دهاتی بودن یک صفته، به جغرافیا مربوط نمیشه.. فک کنم شما بیشتر عقده تهرانی بودن داشته باشین که انقد به گوشتون بزرگ و ثقیل اومده.. وگرنه من یکی بعداز ۱۰ سال تهران زندگی کردن هنوز خودمو تهرانی نمیدونم و هیچ جا خودمو تهرانی معرفی نمیکنم.. تهران مثلا چی هست؟ :))) ایرانی بودن هم باعث سرافکندگیه این روزها، دیگه تهرانش چی باشه :)) والا ما تو این شهر نه طبیعت دیدیم نه تکنولوژی... حداقل شهرستان خودم طبیعت رو داره.. تهران هیچکدومو نداره :)) پس دیگه واسه من اسم تهران نیار
نکته بعدی ندیدبدید و تازه به دوران رسیده...اختیار دارین..ما جسارت نمیکنیم تا وقتی شما هستین این عناوین رو برا خودمون برداریم.. من پدربزرگم متولد 1295 بودن.. یکی از خوانین بزرگ زمان خودش.. پنجاه تا خدم و حشم و کلفت داشت.. اروپا رفته بود و دکترای داروسازی خونده بود.. زبان فرانسه بلد بود.. ولی تاحالا اینجا باهاش پز ندادم.. پس اگه دفعه بعد به خودت جرات دادی به کسی توهین کنی اول سعی کن از اصل و نسبش باخبر بشی... ما خیلی وقته به دوران رسیدیم.. نسل اندر نسل..
نکته بعد دانشگاهم هست.. والا من الان یکساله اصن دانشگامو یادم رفته، شما انقد فکرتون مشغول اون پستای قدیم شده که هنوز فراموش نکردین؟ :))
درمورد شریف و هرشخص یا مکانی که بوده هم اون دیگه به خودم مربوطه.. حالا خوبه اکثرا کامنتارو میبستم.. این یعنی اینکه شما هم لطفا دهنتون رو ببندین..
بالای پیجم هم تلویحا نوشتم باهوشم؟ افرین درست فهمیدین..درضمن توی دلم نمونده بهم بگن باهوش، چون به اندازه کافی شنیدم از بچگی..ولی یک نکته ای میگم واسه اینده تون خوبه. رفتین جایی بهتون نخندن.. وقتی یک کتابی رو نخوندین، فقط نیایین درمورد برداشتتون از اسم کتاب سخنرانی کنید چون احتمال ضایع شدنتون بالاست :))
در اخر اینکه من به خواننده هایی که برداشت مغرضانه از پست هام میکنن و توانایی فهم واو به واو حرفامو ندارن نیازی ندارم
به سلامت
پاسخ:
اصلا حوصلتو ندارم
خدافظ
پاسخ:
چه اسم بامزه ای :))
اون روز تو مود خوبی نبودم، شانس نداشت.. بد موقع اومده بود سر به سرم بذاره
وگرنه کلا اهل ری اکشن نشون دادن نیستم
باورت نمیشه اناناس و نارگیل و هرچی خریده بودم درکمال ناباوری خراب شدن..هیشکدومو نخوردم..با اینکه تازه تازه بودن! نمیدونم چطور ممکنه انقد سریع خراب شدن.. گوشیم هم از کار افتاد چون هنوز موفق به رجیستر نشدم..الانم دقیقاااا تو گمرک نشستم بابتش...
نمیدونم..به چشم شور اعتقاد ندارماااا...ولی خیلی عجیب بود برام...
به تامین ویتامین های بدن یک دختر تنهای دور از خانواده که غذای درست حسابی هم نمیخوره هم ایراد میگیرن :))
گوشی هم که ندارم با خانواده در شهرستان ارتباط برقرار کنم :)) الان نصفه شب بمیرم تو اون خونه این کامنت گذاران پاسخگوان یا نهههه؟
نه گوشی دارم دیگه نه میوه خوردم :))
الان باید بهشون گفت are you happy now؟؟ :))
اگه دوس داشتی وبلاگتو برام بذار بخونمت