ماراتن تا موفقیت

ماراتن تا موفقیت

اگه بگن کدوم فیلم یا کتاب درواقع داستان زندگی تو هست میگم کتاب "تیزهوش" از هرمان هسه.
البته این کتاب شرح زندگی گذشته من هست که ازش عبور کردم.

بایگانی

آخرین مطالب

1. پریروز کلاسمون آنلاین برگزار شد چقد خوب بود، چقد خوب بود.. واقعا فکرشو نمیکردم انقد امکاناتش اوکی باشه، تنها مشکل این بود که من یه ربع آخر اینترنتم هی قطع و وصل میشد و رو اعصاب بود.. بعضی دیگه از بچه هام مشکل منو داشتن.... دیگه باید فایل ضبط شده رو یه بار ببینم جاهایی که قطع شدم رو دوباره بنویسم.. نشسته بودم رو تخت با لپ تاپ با لباس خیلی راحت، استاد اولاش که داشت حرف میزد من داشتم کرم صورتم رو میزدم :)) بعد تایم استراحت یه چایی خوردم.. خیلی خوب بود اصلا.. بعدشم لازم نبود کلی تو ترافیک هدر شه وقتم و خسته شم و پول تاکسی بدم.

 

2. دیروز صبح داشتم میرفتم سرکار، لباس پوشیدم در خونه رو قفل کردم اومدم دم اسانسور وایسادم خیلی شیک و مجلسی هم بودم(خیلی مهمه این قسمت)، اسانسور رسید اومدم سوارشم حس کردم زیادی راحتم، پایینو نگا کردم دیدم جوراب با دمپایی پوشیدم اومدم بیرون :))

 

3. رسیدم شرکت دیدم آسانسور خیلی به صورت سورپرایزی طبقه همکفه و درش هم بازه داره بهم چشمک میزنه، پریدم تو از خوشحالی، زدم طبقه رو، در بسته شد ولی حرکت نکرد، دکمه باز شدن رو زدم باز نشد، اونجابود پی بردم آسانسور خرابه وگرنه منتظر من نبود، حالا باتری گوشیم هم درمرز خاموشی بود، نمیتونستم به عزیزانم خبر بدم دارم میمیرم:دی توهمین فکرا بودم که دکمه همون طبقه همکف رو زدم در باز شد، آخیش

 

4. آخی یاد خواهرزادم افتادم.. شیش ماه بود ندیده بودمش، دیگه عید تونستم ببینمش، یه تغییر جالبی کرده بود، روزی یکی دوبار وقتی تو بغل خواهرم بود یهو میگفت مامان، بعد خواهرم نگاش میکرد، بعد خواهرزادم میگفت مامان دوسِت دارم .. (آیکن چشمای قلبی) فداش بشه خالش.. خیلی بچه مودب و بامحبتیه

 

5. اه باز دو روز شیر خوردم باز آب بینیم راه افتاد (شرمنده اگه چندش بود :دی، دیگه اینجوریه دیگه)

۹۹/۰۱/۲۶ موافقین ۱ مخالفین ۰
شاداب :)

نظرات  (۷)

من که اصلا نمی تونم کلاسارو آنلاین ببینم. یا مشکل صدا دارم یا همین اینترنت. همون منتظر می مونم فایل ضبط شده رو بذارن رو سایت تا دانلود کنم... 

وای این گیر کردن تو آسانسور خیلی استرس داره. من یه سری توی یه کلینیک دندانپزشکی بین دو طبقه گیر کرده بودم. تا بیان هرلحظه حس کردم میخواد سقوط کنه ://///

والا من با خوندن مورد ۴ ذوقیدم دیگه شما که از نزدیک دیدین😍😍😍

پاسخ:
یه اینترنت چیه؟  همونم نداریم :دی
حالا حوصله ندارم برم فایل ضبط شده رو گوش کنم :دی

چه ترسناک..  دسته کنار آینه شو سفت میگرفتی :)) البته یه بار یه ویدیو دیدم گفته بود اگه فلان شکل وایسی موقع سقوط اسانسور کمترین اسیب بهت وارد میشه، متاسفانه یادم نیس چطوری بود شرمنده :))
من دفعه اولم بود گیر میکردم،  که همونم درست حسابی نبود یکم ادرنالین ترشح بشه :دی

اره خیلی نازن بچه ها...  همینجور که بزرگ میشن هی چیزای جدیدی بهشون اضافه میشه که ذوق زده میکنه آدم رو..  هر ماه سورپرایز دارن برات..  خیلی این قسمت بچه داشتن خوبه

اتفاقا من بسیار زیاد با کلاس انلاین ارتباط برقرار کردم،داشتم فکر میکردم چرا اینقدر قبل از این به خودمون زحمت میدادیم،وقتی میشه تو تخت با چایو بیسکوییت درس یاد گرفت؟؟؟؟

اقا درمورد ۲،وااااای ،من فاجعه افریدم،فکرشو بکن،با پیژامه صورتی خاکستری،حداقل ۲سایز ازم بزرگتر،تیشرت خواب توییتی،یه سویی شرتم پوشیدم و شال اویزون دم درم گذاشتم سرم،که ماهماره،قشنگ شبیه کولی های بیخانمان شده بودم،بعد منتظر بودم اسانسور بیاد بالا،چمدونی که توش بودو دربیارم،شانس زیبای ما،پسر طبقه بالا توش بود،با یک سری حسنات چشم گیر،اول شوک شدم،دیدن اینم داره یواش یواش میفهمه چی به چیه،خندش میگیره،یهو گفتم نمیتونم بلند کنم،گفت چی،گفتم بیاریدش بیرون،نمیتونم بلندش کنم،این بدبختم یه بله،چشم گفت،،گذاشتش بیرون،دیگه فرصت نشد انالیز کنه،اسانسورو از پایین زدن،منم راضی از شرایط موجود با چمدون خوشحال رفتم تو:////البته اون لباسا به صورت کاملا خودجوش دیگه پیدا نشدن://///

پاسخ:
آره اگه اینترنت اجازه بده خیلی عالیه
خیلی خوب بود :))))))) حالا سوال اینجاست پیژامه دوسایز بزرگتر تن تو چیکار میکرده

بابا از لباسا ندارید شما؟؟؟از اینا که انگار پتو پیچیدن دورتون،نه سر داره نه ته،من به مقدار زیادی از این دست لباسا دارم:///

خلاصه مطلب اینکه برو خدارو شکر کن کسی اون شکلی ندیدت:||

 

پاسخ:
آهان اخه یجوری گفتی دوسایز بزرگتر من فک کردم مال یکی دیگه رو پوشیدی :دی

باز خوبه دم آسانسور متوجه شدی که دمپایی پاته!

مورد بوده من تا مقصد رفتم و اونجا متوجه شدم که عه دمپایی پاره رنگی پامه!! :دی
بعد همه زدن زیر خنده

پاسخ:
دمپایی پاره :)))
مال من فقط رنگی بودن

سلام .کلاس های انلاین تون با چه اپلیکشنی برگزار میشه؟

یا ایا سامانه خاصی داره؟بعد مگه شما درس تون تموم نشده؟

این کلاس چیه؟ زبان؟

ببخشید خیلی پرسیدم خخ

پاسخ:
با یه اپلیکیشن خوب :دی
مشکوک بود سوال :دی
نکنه هم کلاسیم هستین وبلاگمو پیدا کردین؟
آره دانشگام تموم شده.. یعنی دیگه آدم فقط موقع دانشجویی میتونه درس بخونه؟ شاید من دارم درسای دیگه هم یاد میگیرم
اگه همکلاسیمی قبول نیستا، من هیچی لو نمیدم :دی

همکلاسییییییییییییییییییییییی ام کجا بود خواهر من(با لحن وحرکات جناب کاووسی توشهر قشنک بخون)

 دانشگاه واینارو ک خودتون گفته بودین!  مگه ما علم غیب داریم ای بابا(پوکر فیس شدم کلا)

اصلا چرا تا من روشن شدم شبیه همکلاسیا شما شدم خخخخ

پاسخ:
ک؟ نه ک؟؟؟؟ 
خب من دیگه با شما حرفی ندارم :))

حالا جدا از شوخی، من uncomfortable میشم کسی ندیده نشناخته یک کاره بیاد یه سوال خصوصی بپرسه بعدم بره دیگه پیداش نشه! چندباری پیش اومده تو وبلاگ، مثلا یه شخصی خواننده خاموش بوده، بعد یه جایی که منافعش یا کنجکاویش یا هرچیش ایجاب میکرده یهو روشن شده یه سوالی پرسیده و من جواب دادم و بعد غیب شده.. این حس خوبی بهم نمیده.. به همین خاطر ترجیح میدم به خواننده های معمولا روشن اطلاعات بدم تا کسی که فقط برای سوالش روشن میشه.. 
ضمن اینکه اینجا وبلاگمه و سعی میکنم تا حد ممکن ناشناس بمونم تا بتونم راحت حرفامو بنویسم، وگرنه چه کاریه،میرفتم اینستاگرام عکس و پست میذاشتم، ولی اینستاگرامم دوستام هستن و هویتم مشخصه.. پس ممنون میشم اگه سوالی پرسیدین و من نخواستم جواب بدم درک کنید..
بهرحال ممنون که منو میخونید :)

چه تجربه عجیبی. با این حساب بهتون حق میدم با کامنت من اینجوری شک کردید. البته نت یکچای عمومی هست به نظرمن اون ناشناس ممکنه الزامااشنا نباشه .فقط یک خواننده کنجکاو باشه. هرچند که خودتونم اشتباه کردید خوب چرا بایدمسایل خصوصی رو که نمیخواید فاش بشه  رو گفتید. اینجا دیگه مقصر من یا اون نیستیم ها خخخخ

راستش من کامنت ها وبلاگ هایی که بهشون سر میزنم رونمیخونم همه رو باهم باز میکنم بروزرسانی باشه میخونم رد میشم :)) کامنت هم نمیدم معمولا.

درمورد سوال اپلیکشن به این خاطر بود که کلاس زبان ماترم جدیدش قرار بود بعد عید شروع بشه ولی بخاطر کرونا عقب افتاد بعد این استاد ما هم ایده چالبی تاحالاارائه نکرده. به جز اسکایپ! گفتم نکنه کلاس زبان میرید ازتون بپرسم

درضمن من +25 هستم ها (چون قبلا گفته بودی . گاهی حوصله ندارم که وبه روکامل بنویسم برای سرعت ک مینویسم.! میدونم عادت بدیه ولی جدیدا دامن گیرم شده . 

درهرصورت موفق باشید.

 

پاسخ:
آخه هر کلاسی برم گفتنش فرقی نمیکنه زیاد. میدونی چرا؟ چون پلتفرمی که کلاسهای ما روش برگزار میشه مال خود همونجاست، یعنی اختصاصی خودشون ساختن براش.. اپلیکیشن هایی مثل اسکایپ اینا نیست.. بخاطرهمین میگم امکاناتش خوب بود و کلی زحمت کشیدن و خرج کردن براش.. این دیگه دست شما نیست، خود موسسه تون باید یه فکری براش میکرد

سرعت رو خوب اومدی :)) 
توام موفق باشی :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">