آخرین حرف 1300
سلام علیکم :دی.. از خونه دارم پست میذارم.. چند روزی میشه که اومدم
قصد نداشتم چیزی بنویسم، میخواستم پست قبلی به عنوان آخرین پست بمونه باشه، که روزگارانی اگه برگشتم عقب نگاه کردم یادم بیاد چه روزایی بوده و چی میگذشته.. چون فکرمیکنم سال 99 خیلی سال سختی واسه همه مون بوده، یه سال تاریخی که به این راحتیا فراموش نمیشه
ولی دلم نیومد بذارم با اون پست تموم شه.. بخاطرهمینم اومدم اخرین نوشته مو تو این صده بنویسم...
امسال سال سختی بود.. میدونم.. زندگیامون خیلی عوض شد.. به قول معروف دیگه اون آدم سابق نشدیم :)) حداقل تا یکی دوسال آینده هم وضع همینه.. واقعا فشار بهم وارد کرد.. اما.. اما.. اما...
با همه اینا میتونم بگم امسال یکی از بهترین سالهای زندگیم بود :) آرامشی که خیلی سال بود نداشتم رو به دست آوردم... سالها پیش، اینکه دانشگاه رفتم خوب بود، اینکه چه دانشگاهی رفتم خوب بود، اینکه شاغل شدم و دستم رفت تو جیب خودم خوب بود، ولی هیشکدوم به اندازه آرامشی که الان دارم خوب نبودن.. البته همه گذشته ام خوب یا بد منو به این روز رسوندن.. شاید بدون اونا منم الان تواین مرحله نبودم.. نمیگم پول مهم نیست، پول مهمه، ولی فقط برای آسایش.. بدون آرامش پول هم بی معنیه.. آرامش رو باید تو قلبت پیدا کنی..
آرزو میکنم همه آرامش داشته باشن و بعد درکنارش آسایش و پول.. با این دوتا زندگی بهشت میشه..
امیدوارم تا وقتی زنده ام داشته باشمش :)
عیدت مبارک باشه عزیزم،امیدوارم آرامش امسالت پایدار بمونه و حال دلت خوش باشه همیشه،ماچ ماچ:دی
در مورد نود و نه،اصلا باورم نمیشه یکسال این شکلی گذشت،هر ساعت به خودم میگم بابا،عیدهاااا،تا یادم نره!خلاصه به قول دوستم خدا یه نود و نه دیگه بهمون بدهکاره!:-))