خیلی بده از در بیای توو و با صحنه یک کمد گنده دقیقا جلوی تختت مواجه بشی...
گاهی وقتا میگم که چرا من همیشه رعایت حال دیگران رو میکنم، چرا همش مواظبم که باعث مزاحمت و اذیت کسی نشم، چرا من خودخواه و پررو نیستم...چرا حتی وقتی کسی خوابه من حواسم به کوچیکترین کارام هست که یه وقت بیدار نشه... چرا
اما هیچوقت از این اخلاقم پشیمون نیستم... ترجیح میدم اینجوری باشم تا اینکه بی ملاحظه و بی فکر جلوه کنم...
بعد یه نفر هم بزرگترین چیزهارو رعایت نمیکنه... خانوم مثلا محترم هم اتاقی جدید اینکارو کرده... و من هم بهش گفتم که کمدش رو ورمیداره...
"ام" اصلا از این دختره خوشش نمیاد.. میگه یه بار بهم دستور داده برام غذا بگیر!!!!!!!!!! و اینکه همش میخواد بگه من الم و بلم و ازخود متشکره... منم که کلا همچین آدمایی رو حساب نمیکنم... امروزم که حالشو جا آوردم.. محترمانه و ریلکس حرف زدم اما جوری که حساب کار دستش اومد...
این لباسه رو امروز خریدم .. هرکی گفت چطوری باید پوشیدش بهش جایزه میدم :)))... هردفعه یه شکلی میره توو تن :)) ... این عکسی هم که گرفتم از پشت لباسه... منتها من فک کردم جلوشه برعکس پوشیدم دیدم جور درنمیاد :)))
کلا یه سری چیزای دیگم داره که هر دفعه دستت از یک کدومش میاد بیرون :)))
"وی" خیلی ازش خوشش اومد :دییه دوره ثبت نام کردم 2 روزه 550 تومن.. بعد استادم گفت اگه از طرف من ثبت نام کنید 110 تومن تخفیف میدن... الان چرا من باید 440 تومن بدم برا این؟ :)).. بجاش میتونستم واسه یه چیز دیگه بذارمش :دی
حالا شانس من زر هم داره میاد تهران... خوابگاه پیش من... میگم عسیسم من آخرهفته کلاس دارم میگه چیکارکنم دیگه وقت نشد :||| .. حالا عمری نمیومد الان یهو تواین موقعیت داره میاد...
اما بشدت خوشحالم :) ... بعداز مدتهاااا دارم میبینمش ... عشق منه... وای چقد دلم تنگ شده واسه اون روزا... کاش دوباره بشه که باهم باشیم...
+
"عکس رو حذف کردم"