رفته بود بیرون برا ولنتاین میخواست یه کفش هفتصد دلاری برند Salvatore Ferragamo برام بخره، و بهم هم نگه! ولی فقط خدااااااا دوسم داشت قبل از خرید فرستاد عکس کفشه رو :)))))
چشمت روز بد نبینه :))))))) نمیگم زشت بود ولی اصلا تو استایل من نیست اون مدل کفشا... بعد انقدم غیراصلش همه جا زیاده، حالا میخریدم دوستان میومدن میگفتن: هم خوابگاهیم تو صف گرفتن شام خوابگاه این کفشارو میپوشید :دی
البته خب مهم نیس این... میگفت خیلی کفشاش راحته میخواستم برات بخرم... حالا راحتی به کنار، اخه من استایلم اونجوری نیست.. خوب شد نذاشتم بخره وگرنه آتیش میگرفتم 700 دلار اونارو بپوشم :))) بدون کادو موندن رو فدای ولخرجی که تهش هم دوسش ندارم کردم... اخه من چقد فداکاری :دی
و اینکه من چرا اینطوریم... کادو خریدن برای کسایی مثل من که موقع خرید انقد میچرخن تا بالاخره از چیزی خوششون بیاد سخته، و کم پیش میاد از اون کادو خوشمون بیاد...
من عین ریچل تو فرندز ام :)))))) هر کادویی بهش میدادن فرداش میبرد عوضش میکرد :)) فقط یه بار یه کادو گرفت خیلی دوس داشت، چندماه قبل تولدش به روز با راس داشتن تو خیابون میگشتن، ریچل پشت ویترین یه مغازه یه چیزی میبینه خیلی خوشش میاد بعد راس بعدا یواشکی برا تولدش میخرتش... و ریچل کلی خوشحال میشه... هم اون چیزی بوده که دوس داشته هم اینکه راس بهش پولشو نداده بگه خودت برو بخر، بلکه سورپرایزش کرده...
واسه ما ریچل ها اینجوری کادو میخرن...
خلاصه من که ولنتاین امسال هم چیزی گیرم نیومد (گریه کردن و همزمان خندیدن و چشم هارا با دست پوشاندن)... شما مثل من نباشید، وگرنه همون کفشای صف غذای خوابگاهی هم گیرتون نمیاد :))