حس یه بچه 5 ساله رو دارم..
وقتی که بهش میگن santa وجود نداره...
1. وبلاگی بدون پست انتخاباتی ام آرزوست (خیره به سقف)
2. با زر یه نوعی از پاستیل رو کشف کرده بودیم به اسم یوگولو ... یوگولو خیلی خوشمزه بود.. فرق داشت.. مثل بقیه پاستیلا نبود.. دوتیکه بود که اگه سعی میکردی میتونستی به دوقسمت تقسیمش کنی... دیگه هیچوقت یوگولو پیدا نکردم...
3. مامان داره میره جمکران...
4. کشف کردم که غذا خوردنای من تابع عوامل مختلفی هست که گرسنگی فقط یکی از اونهاست!
5. دختری که توی شماره چهارم این پست درباره اش نوشتم امسال رتبه 1 کنکور دکتراشون شد :)) .. آخرشم نفهمیدم اسمش چی بود خیلی بهم ارادت داشت بنده خدا، دختر خوبی بود .. انشاءالله موفق باشه :دی
الان دلم پفک نمیخواد.. میدونم معمولا میگن دلم فلان چیزو میخواد اما یهو نمیدونم چرا نخواستنی اومد، اونم پفک... میدونی چند وقته نخوردم؟؟؟ از وقتی که افتادم تو پروسه ترک کردن خیلی به ندرت و بافاصله میخورم.. نمیدونم الان دلم چی میخواد.. هرچی هست درحال حاضر شیرین نباشه لطفا...
ینی تو بهشت هرچی بخوام واسم میارن؟؟؟؟ چه خوش میگذره (خندان خیره به افق) ... بهشت پر خوراکیای خوشمزه است.. تازه رودخونه هاشم از عسل و شیر وایناست... اون روز داشتم فکرمیکردم کاش مثلا همه چی تو اطرافمون کارتونی بود.. ینی 3 بعدی نبودیم.. یا حداقل سه بعدی بودیم ولی صاف و صوف بودیم !!... کوه ها و آسفالت خیابونا و چمن روی زمین و پوست آدما و خلاصه همه چی صاف بود، وقتی بهشون نزدیک میشدیم زبری و خورده خورده هاشون رو نمیدیدیم... دوس دارم وقتی رفتم بهشت درخواست کنم واسم همه چیو این مدلی کنن :)))
اینم اون نهرهایی که میگفتم :d .. آیه 15 سوره محمد
"داستان بهشتی که به متقیان وعده دادند این است که در آن باغ بهشت نهرهایی از آب زلال دگرگون ناشدنی است و نهرها از شیر بی آنکه هرگز طعمش تغییر کند و نهرها از شراب ناب که نوشندگان را به حد کمال لذّت بخشد و نهرها از عسل مصفّی و تمام انواع میوهها بر آنان مهیّاست و (فوق همه لذّات) مغفرت و لطف پروردگارشان، و ....تا آخر آیه..."
-
so, that's your idea of success?
+
I think being the greatest musician of the 20th century is anybody's idea of success
-
Dying broke and drunk and full of heroin at the age of 34 is not my idea of success
+
i'd rather die drunk , broke at 34 and have people at the dinner table talk about me than live to be rich and sober at 90 and nobody remember who i was
*از فیلم Whiplash..
من قبلنا عمو پورنگ زیاد میدیدم :)) ... دلیل جذابیتش هم بجز آهنگ خوندناش، دختربچه و پسربچه هایی بود که تو برنامه نشسته بودن .. درسته پسربچه ها خیلی بانمک بودن، اما هدف اصلیم درواقع همون دختربچه ها بودن :d.. همیشه میشستم موهاشونو و چهره هاشونو نگاه میکردم، آخه خیلی خوشگل موهاشونو میبستن و جینگیلی زیاد بهشون آویزون بود و خلاصه خیلی گوگولی بودن.. اما از وقتی که بچه هارو مجبور کردن تو برنامه ها روسری! سر کنن دیگه اشتیاقم واسه دیدنشون ته کشید :| .. چقد من پلیدم :)))) ... آخه واقعا یه دخترکوچولوی ناز که همش 4 سالشه چرا باید موهای درخشان و خوشگلشو از من قایم کنه؟ :d
همیشه از _ فراری بودم...
وقتی اولین ایمیلم رو ساختم نمیدونستم که میشه بجای آندرلاین از چیز دیگه ام استفاده کرد!..یا اصلا هیچی استفاده نکرد!... فکرمیکردم باید حتما آندرلاین بذارم :||| ... بدین صورت اولین ایمیلم با _ در وسطش رقم خورد..
اما امروزه دیگه هرچه تمام تر سعی میکنم که این علامت رو در زندگیم حذف کنم.. مثلا اکانت اینستاگرامم بجای _ اومدم نقطه گذاشتم که البته دوس داشتم هیچی نباشه که نشد دیگه...
حالا مقدمات بخاطر این بود که بگم الان میخواستم یکی از وبلاگ های موردعلاقه ام رو بخونم اما آدرسش توی هیستوری گوشیم نبود واسه همین باید به صورت دستی از اول تایپش میکردم، اما من امشب موفق نشدم که اون وبلاگ رو بخونم... چون درحین تایپ آدرسش یادم اومد که وسط آدرسش یه آندرلاین داره! فلذا بیخیالش شدم :))) ولی بجاش اومدم تو وبلاگم هزارخط در این باره قلم فرسایی کردم :p
آندرلاین نذارید باباجان، نذارید :))
خدانگهدار :p