ماراتن تا موفقیت

ماراتن تا موفقیت

اگه بگن کدوم فیلم یا کتاب درواقع داستان زندگی تو هست میگم کتاب "تیزهوش" از هرمان هسه.
البته این کتاب شرح زندگی گذشته من هست که ازش عبور کردم.

بایگانی

آخرین مطالب

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

1. چهارشنبه که داشتم برمیگشتم خونه تو راه یه دونه از این آقاهایی که تو سطلای زباله میگردن و پلاستیک و این چیزارو میندازن تو گونی میبرن رو دیدم.. رسیدم بهش گفتم چیزی لازم ندارید براتون بگیرم؟ خیلی تعارف کرد اولش میگفت نه ممنون.. گفتم مثلا بریم سوپرمارکت خرید کنیم یا گوشتی چیزی؟ آخر دیگه گفت هرچی خودتون میدونید.. گفتم نه خب شما چی دوست دارید؟ میدونستم گوشت مهم تره.. گفت گوشت.. گفتم چرخ شده یا معمولی.. گفت نه همینجوری معمولی.. یه پروتئینی بالاتر بود گفتم صبرکن برم بالا بخرم برگردم.. گفت نه ممنون من دارم میرم.. گفتم حالا پنج دقیقه صبرکنید.. بالاخره قبول کرد.. رفتم براش گوشت قرمز و گوشت مرغ خریدم کلا 300 هزارتومن..

 

2. بریم موهامونو هایلایت کنیم یا زوده؟ بعدشم میخوام بوتاکس مو انجام بدم

 

3. چهارشنبه شب 2 خوابیدم بعد پنج شنبه صبح 8 پاشدم رفتم کلینیک مو، بعد دوباره پنج شنبه شب هم 2-3 خوابیدم دوباره جمعه 8 پاشدم!! معلوم نیس به چه علت!! بعد دیشب ساعت 4 !!!! خوابیدم، صبح اومدم سرکار الانم اصلا خسته و خوابالو نیستم :((((((((( چراااا؟؟؟

 

4. انقد سرکوفت زدن که خودتو چیزی که نیستی نشون نده الان باعث شده همش تاکید کنم ببین من اونقدرام که فکر میکنی خوب نیستم ها، ایرادام ایناست، فمیدی یانه؟ :)) (فمیدی یا نه رو تو دلم میگم :دی) اونم میگه مشکلی نداره

 

5. دیروز تیتر یه خبر خارجی رو خوندم دیدم نوشته بود امریکا تحریمای جدید وضع کرد، به خدا خندیدم!!! جدی جدی خندیدم :|

 

شاداب :)
۲۹ شهریور ۹۹ ، ۲۰:۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

1. بعضی روزا صبح، تو آسانسور ساختمون بوی عطر لانکوم میاد.. خلاصه یکی از همسایه ها لانکوم میزنه :)) خیلی دوسش دارم :(( .. همسایه رو نه، عطره رو:دی.. یه روز میخرمش :((

 

2. جدیدن علاقه ای به زدن ماسک (حتی الامکان) ندارم

 

3. چندوقت بود شلوار جینام بنظرم یکم میچسبید، کمراش هنوز همونجوری بود فقط پایینش یکم تنگ بود انگار.. مثلا شلوار مام استایلم قبلا گشاد بود.. فکر کردم شاید انداختم تو ماشین اینجوری شده.. تا اینکه اون روز یه سارافونی که خیلی وقت بود نپوشیده بودمش رو پوشیدم.. در کمال ناباوری دیدم که یکم میچسبه بهم!! درحالیکه قبلا توش حرکت میکردم این ور اون ور :)))) خیلی نگرانم :(((((( نمیخوام تغییر کنم.. این بدن الان بیشتر از 10 ساله که باهامه :((((( حتی 2-3 کیلو هم منو میترسونه :((((( من چطوری با این روحیه میخوام بعدها بچه دار هم بشم؟؟ احتمالا افسردگی میگیرم بعدش :((((

 

4. موهامو کوتاه کردم تا بالای شونه.. آرایشگره دلش نمیومد قیچی کنه هی میگفت مطمئنیییی؟ گفتم موهام خیلی زود بلند میشه نگران نباش :)) من اونو دلداری میدادم.. کوتاه کردم تا وسط گردن تقریبا، میشه گفت یک سوم پایین گردن.. میگن شبیه ناتالی پورتمن تو فیلم Léon: The Professional شدم.. یه چیزی در حد 15 ساله اینا :| ولی درکل همه معتقدن خیلی گوگولی شدم.. حالا میخوام یه ماه دیگه برم هایلایت کنم یکم از 15 سالگی فاصله بگیرم :)) فردا بچه دبیرستانیا میان سراغم چه وضعشه

 

5. رفته یه هدفون 14 میلیونی خریده.. آیا منطقیه یا قابلیت ناسزا داره؟؟ (آیکن اسپیچلس)

 

6. امروز صبح تو راه شرکت دیدم دم یه صرافی اوه چه صف طویلی از گوسفندان ایجاد شده :)

 

شاداب :)
۱۸ شهریور ۹۹ ، ۱۳:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

الان دیدم پست اخرم مال 26 مرداده! فک کردم همین دو روز پیش پست گذاشتم

شنبه بانک سپه کار داشتم میخواستم چک صاحبخونه قبلیم رو نقد کنم بابت پول پیش خونه قبلیم، به خیال خودم یه ربعه میرم برمیگردم شرکت.. رفتم دیدم خیلیم شلوغ نبود، شاید کلا 10 نفر جلو من بود.. ولی باورت میشه قششششنگ 2 ساعت معطل شدم؟؟؟؟؟ 

تاحالا بانک این مدلی ندیده بودم.. فکر کنم بانکای دولتی اینجوری باشن.. 6 تا باجه بود ولی 2 تاش فقط کار میکردن بقیه رفته بودن صبونه مرگ کنن.. سه نفر هم اون عقب تر رو اشغال کرده بودن با میزای گنده به عنوان پشتیبان..یکیشون رو زیرنظر گرفتم باورکن لاکپشت بیشتر از اون تحرک داشت! یه برگه دستش گرفته بود و با اون یکی دستش رو کیبورد هر یک دقیقه یه دونه ضربه میزد.. خلاصه یه مشت بی مصرف دور هم جمع بودن

یکساعت نشستم دیدم هر بیست دیقه حتی یه شماره هم جلو نمیره.. رفتم به یه زنه که پشت باجه نشسته بود ولی باجه اش تعطیل بود گفتم تاکی باید بشینیم؟ اینجوری پیش بره تا ظهرم نوبتم نمیشه.. زنه حتی نگاهم هم نکرد! سرشو اصلا بالا نیاورد، گفت دیگه اینجوریه!!!!!!!!!!!!!! دوس داشتم یه مشت بزنم تو صورتش

بعد دیگه مجبور بودم منتظر بمونم.. بقیه آدمایی هم که تو نوبت بودن گفتن آره و فلان.. گفتم خب شمام ساکت نشستین هیشکی براش مهم نیست، شمام باید بگین!! ولی هیچی نگفتن (باتشکر).. بعد توهمین گیر و دار دیدم یه زن تقریبا مسن اومد تو بانک و دیدم که نوبت گرفت.. بعد خیلی راحت پاشد رفت دم باجه کارشو بکنه!!!!!!! پاشدم رفتم مچشو گرفتم :)) گفتم شماهمین الان اومدین خانم.. گفت نه من نوبت دارم.. گفتم میشه نوبتتونو نشونم بدین شمارشو ببینم؟؟؟؟ ترسید دستشو مشت کرد گفت نه.. منم دیگه سلیطه بازی درآوردم :دی بلند به همه کارکنان بانک گفتم کار من قبل از این خانوم باید انجام شه.. والا بخدا الکی الکی نزدیک بود نصف روز مرخصی بخورم.. دیگه وایسادم همونجا نذاشتم.. دیگه دیدن من اینجوری کردم شماره هارو تندتند میخوند بانک :)) و اینکه بقیه مشتری ها هم شروع کردن به اعتراض و خلاصه، یه مرده هم از اون ور گفت یعنی چی ارباب رجوع که گوساله نیست و فلان :)))))))) میخواستم بگم عسیسم حالا بیا و مارو گوساله ننام (ننام مخالف نامیدن :دی)

کلا همیشه همینجوریه، چه جمع دوستا چه بیرون هرجا، همه میشینن ببینن من چی میگم چیکار میکنم بعد پشت من راه میفتن همون غلطو میکنن.. رهبریم خوبه :دی

بعد همونجور که دم باجه نگهبانی میدادم:دی یه نوبت خوندن بعد یه آقاهه اومد.. گفتم نوبت شماست؟؟ گفت بله.. به کارمنده گفتم شما باید شماره هارم چک کنید اینجوری که نمیشه.. دیگه کارمنده از مرده خواست شمارشو نشون بده.. مرده گفت بخدا نوبت داشتم رفتم تا دم ماشین فک کنم از جیبم افتاده.. کارمنده گفت نه ایشون (منظورش من بودم :دی) قبول نمیکنن، شما برید اتاق رئیس بگید شمارتون رو گم کردید ببینید چی میگن.. مرده رو فرستاد اتاق رئیس بابت نوبت :دی .. دیگه رفت بعداز پنج دیقه اومد مث که رئیسم تایید نکرده بود :))) کارمنده گفت مگه اینکه این خانوم رضایت بده :دی دیگه دیدم مرده خیلی miserable شده بود و حالتاش یکم بوی صداقت میداد گفتم باشه اشکال نداره.. بقیه ارباب رجوع ها هم که هویج :)) کلا همه کارارو من داشتم میکردم برای هموار شدن راه

بعد آخرش دیگه چندتا مرد و زن بهم گفتن کار خوبی کردی که ایستادگی کردی برا حقت.. گفتم خواهش میکنم بی زحمت شمام هویج نباشید پس انقد :)) (اینو تو دلم گفتم)

دیگه اینم از داستان ما.. وقتی سیستم Lifetime-job به کارکنانش میده خود به خود اون کارکنان دیگه نه تلاشی برا بهتر شدن خودشون میکنن و نه برای سازمان.. نتیجه اش میشه یه مشت کارمند بی تربیت تنبل مفت خور!

 

شاداب :)
۰۵ شهریور ۹۹ ، ۱۲:۳۰ موافقین ۱ مخالفین ۱ ۷ نظر