ماراتن تا موفقیت

ماراتن تا موفقیت

اگه بگن کدوم فیلم یا کتاب درواقع داستان زندگی تو هست میگم کتاب "تیزهوش" از هرمان هسه.
البته این کتاب شرح زندگی گذشته من هست که ازش عبور کردم.

بایگانی

آخرین مطالب

چون عاقبت کار جهان نیستی است...

پنجشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ب.ظ



داشتم با زر چت میکردم... نینی داداشش چند روزه به دنیا اومده :)

.

.

.

- میخوام فرهنگ سازی کنم و فحشای عمه رو به خاله تبدیل کنم

+ بیخود :))

- حالا میبینی.. به نظرم اینجوری حالت تکراری پیدا کرده و خاله ها خیلی وقته توجهی بهشون نشده

+ ممنون عسیسم من ترجیح میدم همچنان عمه ها center of attention باشن .. ما به همین گوشه موشه هام راضی ایم.. آیکن خیره شدن به زمین

- i dont wanna be an amme for the rest of my life  :((((

+ Make ur peace with it... سعی کن عمه نمونه ای باشی... باشد که آیندگان ازت اسطوره بسازن :))

- یا عمه یا خواهر شوهر... دو نقش مزخرف جامعه چندین بار به من محول میشه

+ دلشونم بخواد... من ترجیح میدم 10 تا خواهر شوهر مثل تو داشته باشم حتی ..

- آی نو آیم گریت...

+ استیکر :دی

- این جاریا باهم دعوا میکنن هی میان واسه من تعریف میکنن.. اصلا به این نتیجه رسیدم زنا خلن

+ توام که عادت نداری... یحتمل اصلا نمیفهمی چی میگن :)))

ـ نه الان دیگه خیلیاشو میفهمم.. واقعا موضوعات مسخره ایه سرش دعوا میکنن مغز 10 نفر دیگم میسابن

+ مثلا سرچی؟

- داشتیم فیلم عروسی ع (داداش زر ) رو میدیدیم بعد ح (اون یکی داداش زر) داشت میرقصید شاباش میگرفت بعد یه جا تو فیلم انگار ع مقدار زیادی پول میده دست ح که به بقیه شاباش بده، بعد الف (خانوم ع ) به ر (خانوم ح ) میگه : عهههه آقا ح پولارو برد... 2 روز بعد ح به ع زنگ زد با ناراحتی گفت که آقا من پولاتو برنداشتم آخرش بهت دادم و ع هم هنگ میکنه میگه چی شده چی میگی... بعد هی 2 روز بحث که چرا الف (زن داداشش) همچین حرفی زده که ر (زن داداشش) برداشت بد کرده و و و ...

+ اوه چقد پیچیده شد!!! ... حیف داداشات سر این چیزا ازهم ناراحت بشن ..

- هممممم ازهمه بیشتر از اینکه داداشام سر این چرت و پرتا باهم بحث کنن ناراحت میشم... به داداشم میخوام بگم تو بحثا دخالت نکنن بذارن خودشون مستقیم مسئله رو باهم حل کنن (جاری ها )...

+ آفرین... توصیه خوبی کردی.. موافقم.. ح باید به خانومش ر میگفت خودت به الف (جاریش ) میگفتی و مسئله رو حل میکردین... حالا توام یکم جاری هاتونو راهنمایی کن باهاشون بشین صحبت کن آرومشون کن.. نشین مثل مجسمه نگاه کن :|

- من مجسمه ام؟؟ پای ثابت وساطتشون خودمم... داغونم :|


باری

یه همچین چیزای خاله زنکی تو زندگی ممکنه پیش بیاد :دی... در درجه اول دلیلی نداشت الف اون حرف رو میزد... در درجه دوم اونقد حساسیت برانگیز نبود که ر بخواد بخاطرش (واضحا) 2 روز با شوهرش بحث و جنگ اعصاب داشته باشه که نهایتا راضیش کنه که بعداز 2 روز(!) به داداشش زنگ بزنه و بگه چرا خانومت این حرفو زده!!!!... میشد خیلی ملایم از شوهرش طرفداری بکنه و قضیه بین خودشون حل و فصل بشه...حالا بحث من تحلیل این مورد نیست...

فقط بصورت کلی میخوام بدونم چرا واقعا؟؟؟؟... اینجاست که بقول آلما توکل(با اینکه خیلی وقتا باهاش مخالفم) باید گفت "زنان علیه زنان"... اینجا نه تنها خوده زنها باهم درگیر میشن بلکه برادر هارو هم در مقابل هم قرار میدن...

من نه طرف مردا هستم و نه زنا... من اصلا جنسیت رو نمیبینم... حرف رو میبینم و رفتار رو... نمیفهمم چرا ادما باید از کنایات استفاده بکنن؟؟ چرا باید اصلا همچین چیزای بی ارزشی دست مایه بحث و دعوا بشه؟؟ روابط سر چیزای بیخود بد بشه؟؟ من فقط نمیفهمم... همین :|

توهم توطئه داشتن اصلا خوب نیست... اینهمه ریز شدن و فکر و خیال راجع به منظورِ هر حرفِ کوچیکی قطعا در مرحله اول خودمون و بعد اطرافیانمون رو اذیت میکنه... بگذریم و یکم بیخیالی طی کنیم .. که زندگی خیلی راحت تر و قشنگ تر میگذره...


۹۵/۰۳/۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
شاداب :)

نظرات  (۱)

اوووففف ‏!‏ منم گیج شدم :دی ‏!‏
پاسخ:
همین که زر براشون خواهر شوهر بازی درنمیاره خودش نعمتیه که بهش توجه نمیکنن :دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">