ماراتن تا موفقیت

ماراتن تا موفقیت

اگه بگن کدوم فیلم یا کتاب درواقع داستان زندگی تو هست میگم کتاب "تیزهوش" از هرمان هسه.
البته این کتاب شرح زندگی گذشته من هست که ازش عبور کردم.

بایگانی

آخرین مطالب

من میترسم...

چهارشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۲۶ ق.ظ

بعضی وقتا پیش اومده که با یه مطلبی توی یه وبلاگی مخالف بودم و از قضا براش کامنت هم نمیذاشتم تا بخوام مخالفت نظرم رو شفاف بیان بکنم... فلذا برای اختصار ، دستم رفته به سمت منفی زدن برای اون پست... اما دوباره پشیمون شدم...

با خودم گفتم "توچه میدونی این آدم با دیدن منفی تو چه حالی ممکنه بشه؟"... منفی ای که دلیلش هم ممکنه برای طرف روشن نباشه... شاید بنظر مضحک بیاد اما از همین ذره هم میترسم... ممکنه این سوال پیش بیاد که خب کسی بخش مثبت و منفی پستهاشو باز گذاشته یعنی اینکه تحمل دیدن منفی هارو هم داشته حتما...

اما من میگم این دلیل خوبی نیست... اصلا چه کاریه؟؟؟ ... آدما یا میتونن با زبان خوب و مهربان مخالفتشون رو اعلام کنن یا اینکه درصورت محیا نبودن این شرایط از اظهارنظر نامفهوم منصرف بشن!... باوربفرمایید خود آدم هم اینجوری راحت تره!

امروز داشتم فکر میکردم چقد آماده ام؟؟ و تو سالهای عمرم کند و کاو میکردم که ببینم آیا کسی بوده که حقی ازش به گردنم اومده باشه؟؟... جواب واضحی پیدا نکردم... ولی قطعا چیزای کوچولوی زیادی انجام دادم.. که ازهمون هام میترسم... میترسم توهمین دنیا هم گریبانمو بگیره... و بدتر تو اون دنیا... یعنی همیشه ترجیح دادم بقیه زیر دین من برن، اما خودم هیچوقت زیر دین کسی نرم... چه مالی چه معنوی..

بعد واقعا درک نمیکنم کسایی رو که از شکستن دل بقیه چه با حرف چه با عمل، دریغ نمیکنن...

چه راحت بعضی ها اینکارارو میکنن، این حرفارو میزنن و چه راحت تر شبا باخیال راحت میخوابن و فرداشون رو شروع میکنن...


۹۵/۰۸/۲۶ موافقین ۲ مخالفین ۰
شاداب :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">